۱۳۹۰ آبان ۸, یکشنبه

نوه عموی دور ما!

در مقبره توت آنخ آمون فرعون مصر از سلسله هژدهم، همراه با وسایل دیگر این فرعون جوان جعبه جالبی کشف شد که براساس شواهد به دست آمده نوعی بازی دو نفره فکری است. تزئینات روی این جعبه بسیار ساده و جنس آن از عاج است. 


در یک سوی جعبه بازی فکری سِنِت و سوی دیگر جعبه بازی فکری است که گاهی بازی 24 خانه ای و گاهی بازی دزدان (Tjau) نامیده شده. وجه تسمیه این نامگذاری ظاهرا انتخاب گروه باستانشناسی است چرا که هنوز معنایی برای این نامگذاری یا متن مکتوبی  در این مورد پیدا نکرده ام.

ظاهر این بازی بی تردید خویشاوندی آن را با بازی ساطنتی اور و نیای نخستین این بازی ها یعنی گروه A1 و A2 نشان می دهد.

بازی سلطنتی اور

بازی فکری از تمدن هلیل رود - جیرفت

نمونه های دیگری نیز از این بازی در کشفیات باستانشناسی مصر باستان به دست آمده که نشان می دهد این تنها بازی ظبقه اشراف و سلاطین نبوده است.
بازی مکشوفه در عین الشمس
بازی فکری هزاره دوم پیش از میلاد، مصر
مقایسه تاریخهای ذکر شده نشان می دهد این بازی از راه بین النهرین به مصر رسیده است و چنان جایگاه رفیعی پیدا کرده که تا مقبره توت آنخ آمون نیز رسیده است.
گمانه زنی های بسیاری در مورد شیوه بازی با این دستگاه شده که خلاصه آن را به زودی همینجا قرار خواهم داد.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱, پنجشنبه

شش هفته، عمر یک وبلاگ

مدت زیادی نیست که این وبلاگ را راه انداخته ام. 6 مارس تا 21 آوریل که امروز باشد. اما ارائه آمار درباره آن میتواند جالب باشد.


در این مدت 1744 بازدید از وبلاگ صورت گرفته.






بیشترین بازدید از ایالات متحده و معادل 63 درصد بازدیدها و پس از ان کشورهای اروپا با 17 درصد بازدید ها، ایران 11 درصد، استرالیا 7 درصد، کانادا 1 درصد کل بازدید ها و سایر معادل 1 درصد بوده است


(آمار ارمنستان با 14 بازدید، مالزی با 13 بازدید، آفریقای جنوبی با 12 بازدید، امارات متحده عربی با 11 بازدید، ترکیه با 10 بازدید، ژاپن با 9 بازدید و برزیل با 1 بازدید تقارن جالبی داشت و  برای خودم جالب بود).



بازدید از صفحه بر اساس مرورگرها

Chrome
(33%)
Firefox
(31%)
Internet Explorer
(22%)
Safari
(6%)
Konqueror
(2%)
Opera
(1%)
Mobile
(<1%)
SearchToolbar
(<1%)
Jasmine
(<1%)
(FlipboardProxy
(<1%)
تعداد بازدید از صفحه بر اساس سیستم عامل ها

Windows
(86%)
iPhone
(6%)
Macintosh
(2%)
Linux
(2%)
SonyEricsson
(1%)
iPod
(<1%)
Samsung
(<1%)
Other Unix
(<1%)






رتبه بیشترین بازدید مقالات فارسی عبارتند از:
اصطلاحات در بازی نرد ، 17 درصد کل
رجز خوانی در بازی، .15 درصد کل
داو، شیوه فراموش شده، 8 درصد کل
شاعران نردباز، 3 درصد کل


سه مقاله انگلیسی به تنهایی 977 بار و معادل 56% کل مقالات بازدید شده


[[[[[[[[[[[[[[[[[[[[[[[[[[[[[***]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]]

نتیجه اول: اینکه انیرانیان (غیر ایرانیها) بیشتر از ایرانیان به تخته نرد و تاریخ آن علاقه دارند یا بهتر بگوییم درباره آن کنجکاوند.

نتیجه دوم: ایرانیان به اصطلاحات و رجزخوانی در بازی بیشتر علاقمندند تا فرهنگ آن.

نتیجه سوم: داو (چه ایرانی و چه و فرنگی دارد جایش را دوباره در میان ایرانیان باز می کند.

نتیجه چهارم: با این اوضاع خراب اینترنت در ایران، باز هم دم بر و بچه های ایرانی گرم!

۱۳۹۰ فروردین ۳۱, چهارشنبه

هفت بازی نرد قدیم، نرد خراسانی



بازی نرد [خراسانی] را هفت قسم است : یکم «فا»، دوم «زیاد»، سوم «ستا»، چهارم «هزاران » که آنرا «دو هزار» و «ده هزاران » نیز گویند، پنجم «خانه گیر»، ششم «طویل » و هفتم «منصوبه ». 


1. فا و فرد اول بازی از هفت بازی نرد باشد و  آن قسم باشد که مهره ها بر شمار دوسه و سه پنج چینند

2- نقش زیاد ؛ در لطایف و غیره نوشته ، زیاد نام بازی دوم از هفت بازی نرد است ، چرا که هر نقش که در کعبتین افتد هنگام باختن یکی از آن زیاده بازند، و در سراج اللغات نوشته که در بازی مذکور در هر نقش یک خال زیاده کرده اند. (از غیاث اللغات ). مثل نقش بیش ، و به اصطلاح نرادان آن است که با هر نقشی یک خال زیاده اعتبار کنند و بازی مذکور را خال زیاد گویند.(آنندراج).
از هستیم ار نیست نشان ،نام بجا هست
در نرد شب و روز جهان نقش زیادم .
یکی از بازیهای نرد است . (برهان ) (از انجمن آرا). نام بازیی از هفت بازی نرد، به این نوع که هر نقش که در کعبتین افتد هنگام باختن یکی از آن زیادت بازند. (غیاث ). نام بازی دوم نرد است و آن و قیل نوعی از منصوبه ٔ نردبازی ، هر نقش که در کعبتین افتد هنگام باختن یکی از آن زیاده بازند . (از آنندراج ) (از شرفنامه ٔ منیری ) (از غیاث ). نام یکی از بازیهای نرد مأخوذ از معنی لفظ عربی است چرا که در بازی نرد مذکور در هر نقش یک خال زیاده کرده اند و آن را خال زیاده گویند. (آنندراج ) (از غیاث ). از اصطلاحات نرد است . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
تا سنائی کیست کآید بر درت
مجدگو، تاگویدش کز راه برد
نام او می دان و نقشش را مبین
کز حکیمان چون زیاد آمد ز نرد.
سنائی 
هر حسابی کرده برحق ختم چون نرد زیاد
هرکه شش پنجی زده یک بر سرآن آمده .
خاقانی


 3- ستا و سه تا و ستاره  بازی سیُم نرد. (برهان ) (شرفنامه ). که با سه مهره دربازند و جز آن بر نمط فرد باشد 
از نرد «سه تا» پای فراتر ننهادیم
هم خصل به هفده شد و هم داو سر آمد
سوزنی

4- هزار و داوهزار بازی چهارم نرد هم هست که ده هزار باشد و در این زمانه داوهزار میگویند. (برهان ).|| (اِ) بازی چهارم نرد را میگویند که داو هزار باشد. (برهان )


5- خانه گیر. بازی پنجم از هفت بازی نرد(ناظم الاطباء) (آنندراج ) (شرفنامه ٔ منیری ) (غیاث اللغات ) : 
نرد بر آن نمط چون بر خانه ای نشیند بر آن کس دیگر نیاید و زخم را اگر بازی نشاید حریف را آن زخم باید.

گفتی که ز خانه ناگزیر است
این نرد نه نرد «خانه گیر» است .

نظامی
مهره ٔ خواجه خانه گیر شده 
همبساطش گرو پذیر شده .

نظامی

6- طویل قسم ششم از بازی نرد که مهره همه در خال خان حریف بازی بیاغازد. 
دراز نام. بازی ششم از هفت بازی نرد. (غیاث )



7- منصوبه چیزی برپاکرده شده . منصوبة. تدبیر کار. (غیاث ) (آنندراج ). |یکی از هفت بازی نرد. (فرهنگ رشیدی ). نام بازی هفتم از هفت بازی نرد. (غیاث ) آن قسم نرد که مهره بر مهره حریف نهند و نگهدارند (آنندراج ). بازی ششم ازهفت بازی نرد. (ناظم الاطباء). بازی شطرنج . (غیاث ). به معنی شطرنج . (آنندراج ) : 
شد خاطر تو پاسخ منصوبه ٔ شطرنج
شد فکرت تو حاصل آرایش معدن .
سنائی (دیوان چ مصفا ص 636).
کنیزک هر فرزین بند که دانست می کرد و هر منصوبه که شناخت می ساخت . (سندبادنامه ص 160).
چو بهرام این چنین شطرنج را باخت
ملک پرویز منصوبه ٔ دگر ساخت
بدان آمد که یک منصوبه بازد
که با پیلان بهم شهمات سازد
در آن گرمی که بهرام اسب می تاخت
به بازی شاه را منصوبه ای ساخت 
نظامی 
چنان پنداشت آن منصوبه را شاه
که خسروباخت آن شطرنج ناگاه 
نظامی 
اما شطرنجی باختند که به منصوبه ٔ شهامت خصم شهمات شد. (جوامعالحکایات عوفی ج 1 ص 18 و 19). || بساط شطرنج و این مجاز است و با لفظ نشستن و چیدن و پیش شدن و باختن و دیدن و پیش بردن مستعمل . (آنندراج ) :
منصوبه ٔ شگفت عدو باز چیده بود
لیک از مرمدی همه لعل تباه کرد.
کمال الدین اسماعیل (دیوان چ حسین بحرالعلومی ص 173).
منصوبه در این عرصه که چیده است چنین
کز دل برد آرام و دل آرام دهد.

ملاطغرا (از آنندراج ).

شکایت نردبازانه، از بابا طاهر همدانی


فلک، زار و نزارم کردی آخر
جـدا از گلعــــذارم کــــردی آخر
میــان تختهٔ نـــــــرد محبت
شش و پنجی بکارم کردی آخر

اندر اخلاقیات نردبازان! روایت فرخی سیستانی و فرزندش


بوسه‌ای از دوست ببردم به نرد
نرد برافشاند و دو رخ سرخ کرد
سرخی رخسارهٔ آن ماهروی
بر دو رخ من دو گل افکند زرد
گاه بخایید همی پشت دست
گاه برآورد همی آه سرد
گفتمش ای جان پدر خشم چیست
از پی یک بوسه که بردم به نرد؟
گفت: من از نرد ننالم همی
نرد به یک سو نه و اندر نورد
گفتم: گر خشم تو از نرد نیست
بوسه بده گرد بهانه مگرد
گفت: که فردا دهمت من سه بوس
فرخی! امید به از پیشخورد